صوت سخنرانی استاد، شیخ حبیب الکاظمی
متن سخنرانی استاد عزیز:
بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدا مطالبی در رابطه با یه نور که تلاوت شد عرض میکنم.
نور خداوند قابل توصیف نیست اما این آیه برای آن مثالی ذکر کرده
«مثلُ نوره کَمشکاتٍ» در تعریف مشکات گفتهاند: «فتحةٌ فِی الحائط»
یعنی شکافی روی دیوار که به بیرون راه ندارد ون اگر راه داشته باشد میشود پنجره.
مشکات به تنهایی ارزش ندارد« فیها مصباح» مثل حوزه علمیه که اگر نورانی نباشد فایده ندارد. مصباح هم نیاز به محافظ دارد « المصباح فی زجاجه» مثل حجاب که یک مانعی برای حفظ زن است.
«الزجاجةُ کانّها کوکبٌ دریٌ» این زوجاجه مانع هم نیست خودش شفاف و نورانی است. همسر مانند زجاجه است از خدا بخواهید همسر برای شما حجاب نشود بلکه همراه باشد و زندگی را نورانی کند.
«لا شرقیةً ولا غربیه» در توضیح این آیه گفتهاند فلسطین چنین مکانیست نه هوای شرقی دارد و نه غربی بلکه معتدل است. چون زیتون میخواهد روغن بدهد اید در فضای خاصی باشد مثل حوزه ،هر حوزهای پرورش دهنده استعدادهای پنهان نیست.
«یکادُ زیتُها یضیئ ولو لم تمسسه نارٌ»
استاد مثل آتش انسان را وشن میکند اما اگر ما استاد هم نداشته نباشیم امکان رشد وجود دارد چون اگر خداوند رب العالمین است و اگر امام زمان در حکم پدر برای ماست اینطور نیست که رشد ما متوقف شود،بله اگر استاد بود خوب است اما اگر نبود خودکفا باشیم.
همین مطالبی که از بزرگانی همچون آیت الله بهجت به ما رسیده کافیست.
جناب آقای زدان پناه کتابی دارند که دستورالعملهای بزرگان در آن نوشته شده. خب همینها را بخوانیم.
«یهداللهُ لِنوره مَن یشا ء» تمام سخن در این است که هادی خداست.
بین مفسرین بحثی است که فاعل یشاء چیست؟ دو نظریه مطرح شده است که خداوند یا عبد است.
وجه سومی هم هست به این معنا که مشیت خداوند با مشیت عبدی که خودش خواهان است یکی میشود.
«فی بیوتٍ» متعلق این جار و مجرور چیست؟ ظاهراً متعلق به آن «نورٌعلی نور»است.
البته آن اذن هم دخالت دارد همیشه باید خداوند اذن بدهد تا انسان نورانی شود. حتی اگر پیغمبر باشی و شق القمر کنی تا خداوند اذن ندهد نورانی نمیشوی، صرف بخوان نحو بخوان قرآن حفظ کن باید اذن الهی باشد.
آن هم با توسل است نه با درس خواندن و المپیاد رفتن.
باید عالم بالا قبول کنند که شما سخنگوی آنان باشید.
خیلی هم حرف دیگران شما را ناراحت نکند حدیث امام کاظم را به یاد بیاورید فرمود: «لو کان بیدک جوزة و قال الناس لولوءة»
به مرحوم حاج حسین قمی فتند پشت سر شما حرف میزنند گفت «حرف باد هواست فقط کتک نزنند».
وقتی حرف و باد هوا پیش شما یکی باشد ۵۰ درصد مشکلات خود به خود حل میشود خواه امام جماعت باشی یا نماینده خبرگان. تازه بعضی خوشحال میشوند چون روز قیامت به نفعشان است و اگر غیبتشان را کرده باشند ثواب را پس میگیرند.
« رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکرالله » اولین کاری که امام زمان علیه السلام انجام خواهد داد ایجاد وزارت نماز است، « الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة»
در هیچ جای قرآن لفظ «صَلّوا» نیامده
همه جا بحث اقامه نماز است.
پس معلوم میشود « نحن صلینا ولا اقمنا » و با توجه به اینکه «مأتیٌ به» باید مطابق «مامور به» باشد شاید که ما تکلیفمان را به جا نیاورده باشیم.
فرق این دو چیست؟مثال سادهاش این است که ا خیمهای را بخریم اما ستون وسط آن را برپا نکنیم« خیمة غیر مقامه» پس اقامه نشده.
پس وضع ما وضع خیلی خوبی نیست اگر نگاه کنیم یلی اولویتها را کنار گذاشتیم.
در سوره مومنون اولین صفتی که برای مومن فالح بیان شده صفت خشوع است. چه کسی فتوای به وجوب آن داده است؟؟!!
دین شامل همه چیز میشود و برای شیطان هم مهم نیست که شما آیت الله بیحالی باشید. در زمان ما یک طلبه ای بود خیلی موفق شرح عروه نوشته بود شرح خوبی هم بود اما الان در عربستان قد شیعه میکند،
وقتی تقوا نباشد آخرش این میشود
درس خواندن برای ما ایمنی نمیآورد
«یهدی بنوره»
در عین حال امام زمان علیه السلام نظرش به همین حوزههاست
و در این حوزهها شما با قال الصادق و قال الباقر و آیات قرآن سر و کار دارید و و این خیلی با ارزش است برخلاف حتی پزشکی و مهندسی.
خدایا ما را ببخش و بیامرز فرج امام زمان علیه السلام را نزدیک بفرما
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
برای دیدن گزارش کامل این مراسم، روی این لینک بزنید.